هنوز از بهت ناباورانه ی نبودنت بیرون نیامدم
چقدر زود پریدی علیرضاجان.........چقدر زود.........
اکنون من ماندم و حسرت روزهای باتو بودن
اینک با نگاه به گذشته اینگونه با خود مرور میکنم که: یک فرصت را اگر بگذاری که بگذرد "این زمان" می شود " آن زمان" میشود بسان چای یخ کرده ی روی میز که با عشق دم کرده بودیو یادت رفته و حالا با هیچ قند و شکلاتی به مذاق هیچ طبعی خوش نمی آید.
خورده نمیشود که نمیشود، "فرصت" را که بگذاری بگذرد میشود مثل آب تنگ ماهی که به وقتش عوض نشود آنوقت دیگر آن ماهی هم ماهی نمیشود.
قدر" لحظات" را بدانیم که زندگی منتظر هیچ کس نمی ماند......
شادی روحش فاتحه و صلوات
- ۰ نظر
- ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۴۳