خَلوت و جَلوت

دور و برم از این همه خلوت شلوغ شد / کی می کنند خلوت و جلوت برابری

دور و برم از این همه خلوت شلوغ شد / کی می کنند خلوت و جلوت برابری

خَلوت و جَلوت

دلنوشته های نوکری ناقابل از عنایات آستان حضرت دوست در خلوت و جلوت
=================
عمری است حلقه‌‌ی در میخانه‌ایم ما
در حلقه‌ی تصرف پیمانه‌ایم ما
از نو رسیدگان خرابات نیستیم
چون خشت ، پاشکسته می‌خانه‌ایم ما
عشاق را به تیغ زبان گرم می‌کنیم
چون شمع ، تازیانه‌ی پروانه‌ا یم ما

پیام های کوتاه
پیوندهای روزانه

۲۵ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

 

 

 

 

 

 

 

 مناجات خوانی - حاج سید جوادرفیعی - مسجد امام حسین طالقانی

 

شب میلاد امام حسن مجتبی (ع)- مسجد امام هادی اراک

 

 

 شب نوزدهم ماه مبارک رمضان

ساعت 11 شب تا 12/30 مسجد امام حسین علیه السلام - خیابان طالقانی

ساعت 1 بامداد تا ساعت 2 بامداد- عزاداری  مسجد الزهرا(س)- خیابان هپکو

ساعت 2/15 تا3 بامداد-( احیاء و قرآن به سر) آستان مقدس امامزادگان عبدالله و آمنه خاتون

 

 

 

 شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان

ساعت 12 الی1/30بامداد( عزاداری شب شهادت)-آستان مقدس امامزاده محمد عابد(ع)

ساعت 2/20 بامداد الی 3( عزاداری و قرآن به سر)- هیأت فرهنگیان- مسجد آسید مهدی

روز بیست ویکم ماه مبارک رمضان

ویژه برنامه عزاداری روز شهادت امیرالمؤمنین - ساعت 18- مسجد امام حسین (ع)طالقانی

شب بیست وسوم ماه مبارک رمضان

مراسم عزاداری و قرآن به سر- ازساعت 2بامداد الی 3/30- مسجد امام حسین(ع) طالقانی

292جلسه هیات ذاکران فاطمی عصرروز گذشته و باحضورپرشورمداحان اهلبیت درمنزل برادرسیدمهدی سجادی برگزار گردید.

اینک به اجمال به شرح و توضیح فالبهای شعر فارسی می پردازیم، ابتدا به بیان قالبهای سنتی می پردازیم

غزل

غزل" در لغت به معنی "حدیث عاشقی" است. در قرن ششم که قصیده در حال زوال بود "غزل" پا گرفت و در قرن هفتم رسما قصیده را عقب راند و به اوج رسید.
در قصیده موضوع اصلی آن است که در آخر شعر "مدح" کسی گفته شود و در واقع منظور اصلی "ممدوح" است اما در غزل "معشوق" مهم است و در آخر شعر شاعر اسم خود را می آورد و با معشوق سخن می گوید و راز و نیاز می کند. این "معشوق" گاهی زمینی است اما پست و بازاری نیست و گاهی آسمانی است و عرفانی                                            .
ابیات غزل بین 5 تا 10 ییت دارد و دو مصراع اولین بیت و مصراع دوم بقیه ابیات هم قافیه اند. غزل را می توان به شکل زیر تصویر کرد    
                                                 :
    

................................. الف          .......................................الف

..................................ب            .......................................الف

.................................ج            ....................................... الف

..................................د            ........................................الف

 

"قالبهای شهر فارسی"

مقدمه

منظور از قالب یک شعر، شکل آرایش مصراع ها و نظام قافیه آرایی آن است. البته شعر به مفهوم عام خود نه در تعریف می گنجد و نه در قالب، ولی شاعران و مخاطبان آنان، در طی زمان به تفاهم هایی رسیده اند و بدون این که در این تفاهم ناگزیر باشند، شکل هایی ویژه را در مصراع بندی و قافیه آرایی شعر به رسمیت شناخته اند.بدین ترتیب در طول تاریخ، چند قالب پدید آمده و شاعران کلاسیک ما کم تر از محدوده ی این قالب ها خارج شده اند. فقط در سده ی اخیر، یک تحول جهش وار داشته ایم که اصول حاکم بر قالب های شعر را تا حد زیادی دستخوش دگرگونی کرده است.

یکشنبه 94/4/7 ساعت 22 مناجات امیرالمؤمنین در مسجد کوفه- مسجد امام حسین(ع) خیابان طالقانی- هیأت محبین الحسین

 

سه شنبه94/4/7ساعت 19/50الی 20/30 تالارولایت دانشگاه آزاد- جشن میلاد امام حسن (ع)

سه شنبه94/4/10 ساعت 21/30 الی 22/30 مسجد امام حسین(ع) طالقانی- جشن میلاد امام حسن (ع)

برنامه های  لیالی قدر متعاقباً اعلام میگردد

 حضرت خدیجه در آخرین لحظات زندگى وصایایى به شرح زیر به پیامبر اکرم(ص) نمود:

 1. براى او دعاى خیر کند.

 2. او را با دست خود در خاک قرار دهد.

 3. پیش از دفن در قبر او وارد شود.

 4. عبایى را که به هنگام نزول وحى بردوش داشت، روى کفن او قرار دهد.(1)

 حضرت خدیجه که همه اموال منقول وغیر منقولش را به حبیب خود بخشیده بود، در مقابل فقط یک عبا مطالبه نمود و آن را مستقیماً طلب نکرد، بلکه به وسیله حضرت فاطمه سلام الله علیها تقاضا کرد.(2) آنگاه پیک وحى فرود آمد وکفن بهشتى از سوى پروردگار از بهشت آورد.

 ام ایمن وام الفضل (همسر عباس) پیکر مطهر حضرت خدیجه(س) را شستشو دادند و براى آخرین بار وداع کردند.(3)

 پیامبر(ص) رحمت نخست با عباى خود او را کفن کرد، آن گاه کفن بهشتى را بر روى آن قرار داد. حضرت خدیجه سلام الله علیها در آن لحظات آخر در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها ابراز نگرانى کرد، اسماء بنت عمیس تعهد نمود که در شب زفاف او به جاى خدیجه(س) نقش مادرى ایفا کند.(4)

 پی نوشت ها:

  1.  ابن حجر، الإصابة، ج 4، ص 275.
  2.  سیلاوى، الأنوار الساطعه، ص 375.
  3.  شرهانى، حیاة السیّدة خدیجه، ص 282.
  4.  محلاتى، رباحین الشریعة، ج 2، ص 412

 

 

عهد حضرت خدیجه(س)‌ در هنگام وفات با اسماء در مورد شب عروسی فاطمه(س)

اسماء گفت: هنگامى که خدیجه وفات کرد گریه مینمود، به او گفتم: تو سرور زنان دو عالم هستى و گریه میکنى؟

تو همسر رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم هستى که پیامبر با زبان خودش به تو وعده بهشت داده است ولى گریه میکنى؟

گفت: چرا گریه نکنم در حالى که هر دخترى در شب زفافش نیاز به زنى دارد که مراقبش باشد و بدون سر و صدا نیازهایش را برآورده کند و من می‏ترسم فاطمه بزرگ شود و چنین کسى را نداشته باشد.

و من به او اطمینان دادم: اى خاتون من! بر ذمّه من این عهد باشد که اگر تا آن زمان زنده بودم، آن چه را که یک مادر براى دخترش انجام می‏دهد انجام دهم.

پس هنگامى که رسول خدا به زنان دستور داد تا از منزل فاطمه خارج شوند من ماندم، و فرداى آن روز که رسول خدا نزد على و فاطمه آمده بود مرا دید و پرسید: تو کیستى؟

گفتم: اسماء.

فرمود: مگر نگفته بودم که از منزل فاطمه خارج شوید؟

گفتم: پدر و مادرم به فدایت! گفته بودى، و من نیز قصد تخلّف از فرمان شما را نداشتم، ولى با همسرتان خدیجه فلان عهد و پیمان را داشتم.

وقتى پیامبر داستان عهد و پیمان مرا با خدیجه شنید، گریست و براى من دعا کرد.

متن عربی:

قَالَ عَلِیُّ بْنُ عِیسَى وَ حَدَّثَنِی السَّیِّدُ جَلَالُ الدِّینِ عَبْدُ الْحَمِیدِ بْنُ فَخَّارٍ الْمُوسَوِیُّ بِمَا هَذَا مَعْنَاهُ وَ رُبَّمَا اخْتُلِفَ الْأَلْفَاظُ قَالَ قَالَتْ أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَیْسٍ هَذِهِ حَضَرَتْ وَفَاةُ خَدِیجَةَ ع فَبَکَتْ فَقُلْتُ أَ تَبْکِینَ وَ أَنْتِ سَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ أَنْتِ زَوْجَةُ النَّبِیِّ ص مُبَشَّرَةٌ عَلَى لِسَانِهِ بِالْجَنَّةِ فَقَالَتْ مَا لِهَذَا بَکَیْتُ وَ لَکِنَّ الْمَرْأَةَ لَیْلَةَ زِفَافِهَا لَا بُدَّ لَهَا مِنِ امْرَأَةٍ تُفْضِی إِلَیْهَا بِسِرِّهَا وَ تَسْتَعِینُ بِهَا عَلَى حَوَائِجِهَا وَ فَاطِمَةُ حَدِیثَةُ عَهْدٍ بِصِبًا وَ أَخَافُ أَنْ لَا یَکُونَ لَهَا مَنْ یَتَوَلَّى أَمْرَهَا حِینَئِذٍ فَقُلْتُ یَا سَیِّدَتِی لَکِ عَلَیَّ عَهْدُ اللَّهِ إِنْ بَقِیتُ إِلَى ذَلِکِ الْوَقْتِ أَنْ أَقُومَ مَقَامَکِ فِی هَذَا الْأَمْرِ فَلَمَّا کَانَتْ تِلْکَ اللَّیْلَةُ وَ جَاءَ النَّبِیُّ ص أَمَرَ النِّسَاءَ فَخَرَجْنَ وَ بَقِیتُ فَلَمَّا أَرَادَ الْخُرُوجَ رَأَى سَوَادِی فَقَالَ مَنْ أَنْتِ فَقُلْتُ أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَیْسٍ فَقَالَ أَ لَمْ آمُرْکِ أَنْ تَخْرُجِی فَقُلْتُ بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ فِدَاکَ أَبِی وَ أُمِّی وَ مَا قَصَدْتُ خِلَافَکَ وَ لَکِنِّی أَعْطَیْتُ خَدِیجَةَ عَهْداً وَ حَدَّثْتُهُ فَبَکَى فَقَالَ بِاللَّهِ لِهَذَا وَقَفْتِ فَقُلْتُ نَعَمْ وَ اللَّهِ فَدَعَا لِی‏.

 

بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏43    138   

زندگانى حضرت زهرا علیها السلام(روحانى)،536،ترجمه: .....  ص : 534