و لباس التقوا ذلک خیر
دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۲۸ ق.ظ
سه روز دیگه مهمانی دعوت داریم.
لباس مناسب ندارم از طرفی دستمم اینروزا خیلی خالیه
نمیدونم چه کار کنم .........کاش اربابم دستمو بگیره
من کیم عبد گنهکار، الهی العفو
من کیم بندهی سربار، الهی العفو
منم آن کس که نمک خورد و نمکدان بشکست
نه که یک بار، چه بسیار، الهی العفو
نَفْس من ولکن من نیست، خدایا چه کنم
خسته از این همه آزار، الهی العفو
با گناهی که ز من سر زده، بین من و تو
چیده شد این همه دیوار، الهی العفو
من زمین خوردهام و آمدهام توبه کنم
با چنین وضع اسفبار، الهی العفو
بزنی یا نزنی مال توام، جانِ علی
پس بیا رحم کن این بار، الهی العفو
چیزی از سوختن من که نصیبت نشود
پس نجاتم بده از نار، الهی العفو
مهربانی کن و اینبار مرا نیز ببخش
ذوالکرم!، حضرت غفار!، الهی العفو
زیر چتر کرمت آمدهام رب کریم
با علی حیدر کرار، الهی العفو
ای خدای علی و فاطمه، ای رحمت محض
میزنم در همه جا جار، الهی العفو
ذکر من بعد سلامی به حسینبنعلی
میشود لحظهی افطار، الهی العفو
محمد فردوسی
- ۹۴/۰۳/۲۵